سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من و شیرین کاری هایم

خداوند می فرماید : گفتگوی علمی در میان بندگانم دلهای مرده را حیات می بخشد؛ آن گاه که در آن به امر من برسند [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

از: علی مامان  یکشنبه 88/12/16  ساعت 4:43 عصر  

روزانه های من

امسال یه روز رفتیم کارخونه ی بستنی دایتی.جاتون سبز خیلی خوش گذشت.

روزهای پر خاطره و خوبی داشتم این روزا.

دیشب از حدود ساعت 7 خوابیدم تا صبح. همه ی درس و مشقم مونده بود. خسته شدم بس که خوابیدم. امروز موقع رفتن توی سرویس خوب نبود. من می خواستم عکسای جومونگو نگاه کنم. ولی همش پاره شد.  اما بعدش توی مدرسه اتفاق خوبی افتاد. توی دفتر مشقم 10 صفحه دیکته نوشته بودم. خانم معلم بهم گفت آفرین  اونقدر این آفرینو خوب و قشنگ گفت که من از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم  

زنگای تفریح دوست دارم بازی کنم. اما بازی امروزمون اصلا خوش نگذشت.


نظرات شما ()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

کلاس چهارم
تابستان 1390
آموزش شنا
تجربه ی رفتن به موزه
روزانه های من
[عناوین آرشیوشده]

فهرست


16011 :کل بازدید
16 :بازدید امروز
1 :بازدید دیروز

اوقات شرعی


درباره خودم


من و شیرین کاری هایم

لوگوی خودم


من و شیرین کاری هایم

لوگوی دوستان






لوگوی دوستان


لینک دوستان


.: شهر عشق :.
همای سعادت
صدفم چشم به راهتم برگرد
من هیچم
جزیره صداها

اشتراک


 

فهرست موضوعی یادداشت ها


اردو . باغ فدک . تابستان . حضرت سید علاءالدین حسین . دسته گل . ژیمناستیک . قرآن .

آرشیو


آذر 1387
دی 1387
اردیبهشت 1388
آبان 1388
آذر 88

طراح قالب